در بحارالانوار از حضرت امام حسن عسكرى(عليهالسلام) روايت شده که فرمود: شخصى، مردى را خدمت امام زين العابدين(عليهالسلام) آورد و ادعا كرد كه آن مرد پدرش را كشته است. قاتل در خدمت حضرت اعتراف كرد امام حكم به قصاص فرمود ولى از آن شخص درخواست بخشش كرد تا به ثواب عظيمى نايل گردد، ولي مدعى راضي به گذشت نبود .
امام سجاد(عليهالسلام) فرمود: اگر به خاطر ميآورى كه اين مرد بر تو حقى دارد به واسطه ي آن حق از او بگذر. عرض كرد بر من حقى دارد ولى به آن اندازه نيست كه از خون پدرم به سبب حقى كه دارد بگذرم. حضرت فرمود پس چه ميكنى؟ گفت قصاص ميكنم ولى اگر مايل به ديه و خون بها باشد با او مصالحه خواهم كرد و او را مىبخشم.
امام پرسيد حقش چيست؟ عرض كرد يابن رسول الله اين مرد به من توحيد و نبوت حضرت محمد (صلى الله عليه و آله) و امامت ائمه(عليهمالسلام) را تلقين و تعليم نموده است .
حضرت زين العابدين(عليهالسلام) با تعجب پرسيد: اين حق برابرى با خون پدرت نميكند؟ به خدا قسم اين عمل با خون تمام مردم روى زمين از پيشينيان و آيندگان غير از انبياء و ائمه(عليهمالسلام) برابرى دارد، چون در دنيا چيزى نيست كه در مقابل خون انبياء و ائمه به آن قناعت نمود